آیا اروپا از محور سیاست خارجی ایران کنار گذاشته شده است؟
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۲۶۷۷۸
فارس پلاس؛ روایت روز - از بررسی روند سیاست خارجی ایران در حدود ۱ سال گذشته تاکنون، میتوان گفت که اتحادیه اروپا از محور معادلات سیاست خارجی ایران کنار گذاشته شده است. در سالهای گذشته، تمرکز و سرمایهگذاری فراوانی از سوی دولت بر اتحادیه اروپا شده بود. به عنوان مثال، زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، حسن روحانی، رئیس دولت تدبیر، در واکنش اعلام کرده بود که کار را با کشورهای اروپایی پیش خواهد برد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سخنرانی حسن روحانی بعد از خروج آمریکا از برجام
از اردیبهشت ۹۷، یعنی از زمان خروج آمریکا به بعد، تعامل و مذاکره با اروپا، به محور سیاست خارجی ایران بدل شده بود. روحانی گفته بود که تنها چند هفته به آنها فرصت میدهیم؛ اما پس از چند سال فرصتسوزی و ساعتها مذاکره با کشورهای اروپایی، در نهایت «اینستکس» صرفا به صورت کاغذی تشکیل شد؛ اما بازهم هیچ نفعی نصیب ایران نگردید. این روند تا پایان دولت تدبیر ادامه یافت؛ به گونهای که روحانی در روزهای آخر دولتش، بار دیگر از وعده صد روزه و حل مشکلات در نتیجه مذاکره سخن میگفت. اما بازهم منافع ایران در سیاست خارجی تامین نشد. روحانی با وجود آنکه در سخنان بعد از خروج از برجام اعتراف کرده بود که تحریمها برداشته نشده اند، وعده میداد «بگذارید همانگونه که در صد روز اول تحریمها را شکستیم، یک بار دیگر در صد روز آخر تحریمها را بشکنیم.»
در ابتدای دولت سیزدهم نیز اروپا بخش قابل توجهی از سیاست خارجی ایران را تشکیل میداد؛ به گونهای که مذاکرات احیای برجام با طرف اروپایی انجام میشد و مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا نیز به واسطه اروپاییها صورت میگرفت.
اما با گذشت اندکی زمان، بار دیگر مشخص شد که ارتباط با کشورهای اروپایی، منافع ایران را تامین نمیکند. به علاوه، با شروع اغتشاشات ۱۴۰۱ و حمایت کشورهای اروپایی از آشوب خیابانی و براندازی، بار دیگر ثابت کردند که دشمن ایران هستند و نمیتوان در ارتباط با آنها، منافع ملی را تامین کرد. مکرون، رئیس جمهور فرانسه که نقش مهمی در مذاکرات داشت و همواره نقش میانجیگر یا همان پلیس خوب را بازی میکرد، در ایام اغتشاشات، به صراحت از براندازی و آشوب حمایت کرد و حتی با افرادی در سطح مصی علینژاد، دیدار رسمی داشت.
با ادامه این روند، دولت سیزدهم رفتهرفته به سمت کنار گذاشتن اروپا از محور سیاست خارجی ایران پیش رفت. البته کمرنگ شدن نقش اروپا از آغاز دولت سیزدهم شروع شده بود و دولت تمرکز خود را بر ارتباط با کشورهای همسایه و سایر کشورهای جهان غیر از اروپا، گذاشته بود. اما در این روزها کنارگذاشتن اروپایی به وضوح بیشتر شده است.
نکتهای که باید درباره کشورهای اروپایی در نظر داشت، این است که نه فقط اوکراین، بلکه کل کشورهای اروپایی و تا حدودی ناتو، درگیر جنگ اوکراین و بحرانهای ناشی از آن هستند. در این حالت، کشورهای اروپایی به سختی میتوانند منافع خود را تامین کنند و عقلانی این است که این منطقه، محور سیاست خارجی ایران نباشد. اروپاییها در شرایط عادی، آوردهای برای منافع ایران نداشتند؛ چه رسد به شرایطی که خودشان درگیر جنگ و بحران هستند.
دو مصداق مهم که در روزهای اخیر نشان دهنده حذف یا حداقل کمرنگ شدن نقش اروپا در سیاست خارجی ایران است، اول توافق با آمریکا و دوم عضویت ایران در بریکس است.
در توافق اخیر میان ایران و آمریکا مبنی بر تبادل جاسوسان آمریکایی با داراییهای مسدود شده ایران، برخلاف اکثر دورهها که کشورهای اروپایی نقش میانجیگری را ایفا میکردند، این بار یک کشور عربی و همسایه ایران، این نقش را ایفا کرده است.
عضویت ایران در بریکس نیز مصداقی دیگر از این راهبرد است. بریکس، گروهی اقتصادی است که از حضور کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تشکیل شده است که به تازگی ایران نیز به عضویت این گروه درآمد. این اعضا، کشورهایی غیرغربی هستند که عمدتا محدودیتهایی اقتصادی از سوی آمریکا بر آنها اعمال شده است. برای فهم اهمیت بریکس، خوب است مقایسهای بین گروه G7 با بریکس انجام دهیم. G7 نیز گروهی اقتصادی است که از کشورهای آمریکا، کانادا، آلمان، انگلیس، ایتالیا، فرانسه و ژاپن تشکیل شده است. به گزارش وبسایت آماری استاتیستا و بر اساس اطلاعات صندوق بینالمللی پول (IMF) در سال ۲۰۲۳، کشورهای بریکس بیش از ۳۲درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) جهان را تشکیل داده اند. این درحالی است که کشورهای G7 تنها کمتر از ۳۰ درصد از GDP را تشکیل داده اند.
چرخش سیاست خارجی ایران از اروپا به سمت کشورهای همسایه و غیرغربی، درست در زمانی که بازیگرانی نوظهور همچون چین، هند و روسیه درحال تغییر معادلات قدرت جهانی هستند، به عنوان یک دستاورد مهم و راهبردی قلمداد میشود و باید این فرصت را در راستای تامین حقیقی منافع ملی و تعریف نقش اثرگذار برای ایران در عرصه بینالمللی جدید، مغتنم شمرد.
پایان پیام/.
منبع: فارس
کلیدواژه: سیاست خارجی بریکس شانگهای دولت سیزدهم دولت روحانی توافق مذاکره تحریم نظم نوین جهانی چرخش ایران محور سیاست خارجی ایران کشورهای اروپایی بار دیگر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۲۶۷۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکم دادگاه لاهه برای دستگیری نتانیاهو جدی است
حسن هانیزاده کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره خیزش دانشجویی در دانشگاههای آمریکا و کشورهای اروپایی اظهار کرد: مسئله جنبش دانشجویی در آمریکا و اروپا یکی از مراحل تاریخی، حساس و سرنوشت ساز در غرب تلقی میشود.
وی افزود: بعد از گذشت نزدیک به ۷ ماه از نسل کشی در غزه و همراهی کشورهای اروپایی و آمریکا با رژیم صهیونیستی در کشتار مردم بی دفاع غزه و سکوت نهادها و سازمانهای بین المللی در برابر این کشتار فجیع، اکنون وجدان ملتهای غربی بیدار شده و این بیداری مخصوصا در قشر دانشجو که از کنشگری بالایی برخورد نماد بیشتری پیدا کرده است.
وی ادامه داد: دانشجویان در برابر سکوت و تسلط صهیونیستها در تمام ارکان حکومتی و اقتصادی و سیاسی آمریکا واکنش نشان داند و با توجه به اینکه این نهادهای علمی و دانشگاههای آمریکا و اروپا تحت تسلط صهیونیستها هستند و یهودیها نفوذ بالایی بر مراکز علمی و دانشگاهی دارند این خیزش تغییر وسیعی در ساختار اجتماعی و سیاسی و آمریکا و اروپا به وجود خواهد آورد. این گسل تکان دهندهای است که سراسر اروپا و امریکا را فراخواهد گرفت و غربیها ناچار میشوند در برابر جنایتی که صهیونیستها در ۷ ماه گذشته علیه مردم غزه انجام داده است چاره اندیشی کنند.
هانی زاده تاکید کرد: این جنبش، جنبشی واقعی است ک معلول بر آینده سکوت و همراهی سیاستهای آمریکا با صهیونیستها است. جنبش دانشجویی به سرعت در ۳ ایالت امریکا گسترده شد و به کشورها و دانشگاههای مهم اروپایی گسترش پیدا کرد و اکنون در میان رهبران اروپایی و آمریکایی این سوال به وجود آمده که آیا از کابینه بنیامین نتانیاهو عبور کنند یا اینکه اسرائیل را در این شرایط رها کنند تا سقوط کند و در برابر این همه فشار بین المللی سقوط کند.
این کارشناس بینالملل ادامه داد:گزینهای که وجود دارد این است که ممکن است کشورهای اروپایی و آمریکا به این جمع بندی برسند که نتانیاهو و کابینه او را قربانی کنند تا رژیم صهیونیستی از باتلاقی که در آن گرفتار شده خارج شود.
وی درباره رای دادگاه لاهه درباره دستگیری نتانیاهو گفت: به نظر میرسد توافقی وجود دارد که دادگاه لاهه در آینده نتانیاهو و برخی افراد کابینه او را به دلیل جنایات جنگی تحت تعقیب قرار بدهد و مانند آن چه اوایل دهه نود میلادی در بوسنی هرزگویین و صربستان رخ داد و رهبر صربها دستگیر و محاکمه شد این سرنوشت در انتظار نتانیاهو خواهد بود.
هانی زاده ادامه داد: این جنبش بعد از جنبش مردمی و دانشجویی در آمریکا پس از جنگ ویتنام دومین جنبش تاریخ در این کشور است و بسیار مهم و تاثیر گذار است و تغییرات اساسی در رفتارهای سیاسی و اجتماعی آمریکا و کشورهای اروپایی خصوصا در رابطه با ملتهای مسلمان ایجاد میکند و اگر ادامه پیدا کند تمام گسلهای اجتماعی امریکا و اروپا را در برمیگیرد.
کارشناس سیاست خارجی ادامه داد: خطر جدی نه تنها اسرائیل بلکه تمام اروپا و آمریکا را به شدت تهدید میکند و حتما تغییراتی اساسی را در سیاستهای آمریکا و اروپا خواهیم دید.
وی درباره حکم دادگاه لاهه گفت: حکم دادگاه لاهه کاملا جدی است و این امر منوط است به اینکه آیا نتانیاهو با ارتش خود به رفح حمله خواهد کرد و اگر این حمله انجام شد حتما حکم دادگاه دیوان کیفری لاهه اجرایی میشود و نه تنها بنیامین نتانیاهو بلکه برخی دیگر از اعضای کابینه او با عنوان جنایتکاران جنگی نیز تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی سیاست خارجی